ثنا گلیثنا گلی، تا این لحظه: 11 سال و 7 روز سن داره

من و... من

اینم از دانشگاهیها.....

  شروع ترم یک هفته بعد از شروع ترم دو هفته بعد از شروع ترم قبل از میان ترم در طول امتحان میان ترم بعد از امتحان میان ترم قبل از امتحان  پایان ترم اطلاع از برنامه پایان ترم 7 روز قبل از پایان ترم 6 روز قبل از پایان ترم 5 روز قبل از پایان ترم ...
25 شهريور 1391

خوشحالمم

سلام امروز من اولین چراغ سبز فرشته کوچولوم و دیدم بعدا میام کامل براتون تعریفش می کنم.فعلا شما هم ببینین علامت اومدنش و هر چند کمرنگ اما هس   ...
25 شهريور 1391

طنز نی نی های عاشق........

من سرم توی کار خودم بود ...     بعد یه روز یه نفر رو دیدم ...   اون این شکلی بود ! ما اوقات خوبی با هم داشتیم .. من یه کادو مثل این بهش دادم  وقتی اون هدیه من رو پذیرفت ، من اینجوری شدم! ما تقریبا همه شب ها ، با هم گفت و گو می کردیم .. و این وضع من توی اداره بود ..     وقتی همکارام من و دوستم رو دیدند، اینجوری نگاه می کردند .. و من اینجوری بهشون جواب می دادم .. اما روز والنتاین ، اون یک گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه.. و من اینجوری بودم  ... بعدش اینجوری شدم ... احساس من اینجو...
25 شهريور 1391

عشق...

پنجِ وارونه چه معنی دارد؟“ خواهر کوچکم از من پرسید. من به او خندیدم. کمی آزرده و حیرت‌زده گفت: ”روی دیوار و درختان دیدم.“ بازهم خندیدم. گفت: ”دیروز خودم دیدم مهران پسر همسایه پنجِ وارونه به مینو می‌داد.“ آن‌قدَر خنده بَرَم داشت که طفلک ترسید. بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم: ”بعدها وقتی باریدنِ بی‌وقفه‌ی درد سقفِ کوتاهِ دلت را خم کرد بی‌گمان می‌فهمی پنجِ وارونه چه معنی دارد.“ رفت و سیبی آورد نصف کردیم. دمی خیره بر آن نیمه به نجوا می‌گفت: ”نکند یعنی … یعنی … همین نیمه‌ی سیب!؟“ تنِ آن نیمه، تبِ خواهش بود....
19 شهريور 1391

خاطرات جنین....

    شروع: تا چند وقت پیش نبودم اما حالا زندگی مشترکم را شروع کردم و فعلا برای مسکن، رحم را برای چند ماه اجاره کردم........البته به محض تمام شدن مهلت صاحب خانه مرا بیرون می اندازد و تمام وسایلم را هم می گذارد توی کوچه خاطرات یک جنین... اظهار وجود: هنوز کسی از وجودم خبر ندارد .البته وجود که چه عرض کنم .هرچند ساعت یکبار تا می خواهم سلول هایم را بشمرم همه از وسط تقسیم می شوند و حساب و کتابم به هم می ریزد. زندان : گاهی وقت ها فکر میکنم مگه چه کار بدی کردم که مرا به تحمل یک حبس 9 ماهه در انفرادی محکوم کرده اند ؟؟؟؟!!!!!!!!! فرق اینجا با آنجا : داشتم با خودم فکر می ک...
4 شهريور 1391

خدایا بکش منو از این همه درد و ناتوانی من برای کمک

آن لحظه كه از نياز انسان دارد نه كم از هواي حيوان يك دانه گندم طلايي از تشت طلا گرانبها تر در حادثه هاي ناگهاني سالم ز مريض مبتلاتر آسوده مباش كه بي نيازي يك آن دگر پر از نيازي آنجا كه تو فرعون زماني در تير رس باد خزاني هیچ حرفی ندارم ؛ نمیتونم داشته باشم ؛ نباید داشته باشم جز اشک اشک و اشک ........   ...
2 شهريور 1391

زن....

در وجود من زنیست که دور از همه زنانگی هایش با یک روح سرکش عاصی باید سر تسلیم فرود آورد در برابر هر چه نمیتوان بر زبان اورد .... بخواهد یا نخواهد همین است راستی این زن اجازه ی زجه زدن و گریه هم ندارد باور کن     دكتر شريعتی ميگه وقتی يه روح از سطح زمان خويش بيش تر اوج ميگيره و از ظرف تحمل مردم زمان ، بيشتر رشد می كنه ، تنها ميشه. ...
2 شهريور 1391

گاهی باید درد را لمس کرد....

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان إِذَا زُلْزِلَتِ الأَرْضُ زِلْزَالَهَا (1) وَأَخْرَجَتِ الأَرْضُ أَثْقَالَهَا (2) وَقَالَ هنگامى که زمین شدیداً به لرزه درآید، (1) و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد. (2) و انسان مى گوید : الأِنْسَـنُ مَا لَهَا (3) یَوْمَئِذ تُحِدِّثُ أَخْبَارَهَا (4) بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا (5 ) « زمین را چه مى شود (که این گونه مى لرزد)»؟! (3) در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو مى کند; (4) چرا که پروردگارت به آن وحى کرده است. (5 ) یَوْمَئِذ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتاً لِّیُرَوْاأَعْمَـلَهُمْ (6) فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة ...
2 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و... من می باشد